فرستنده :
محمدحسن اسايش
سه شنبه 97/4/26
مادران بيرجندي ويا کساني که مي خواهند کودک گريه نکند وزودتر بخواب رودويا زودتر از گريه کردن دست بر داردوآرام شود ، قسمتي از لالايي هاي ذيل در حدي که حفظ دارند در گوش کودک يا نوزاد مي خوانند ويا کودک را بغل مي گيرند و در خالي که به دوروبرشان مي چرخند وراه مي روند لالايي مي خوانند تا کودک آرامشود ويا بخواخوش فرو رودوحلاصل ومجموعه لالايي هايي که از مادران ويا دختران وزنان فاميل کودک وحتي عمع کودک ياخالهکودک شنيده شده وديده شدهوجمع اوري گرديده درذيل تقديم مي گردد:
لاللالاگل زيره توره (را) خواب خوش گيره بابات رفته زني گيره نه نت از غصه مي ميره زن بابات سياه باشه
گلوبندش طلا باشه کنيز صد تو من گيره کنيزي که سياه باشه لالالالا گل خشخاش بابا رفته خدا همراش
الهي زود برگرده گلوبند طلاگيره لاللالاگل زيره توره خواب نمي گيره لالا لالا گل گندم
برات گهواره مي بندم اگر امر خدا باشه که گهواره ت طلا باشه لالالالا گل زيره چره (چرا ) خوابت نمي گيره
لالالالا گل زردي چقدر مادر تو پردردي ! لالاللالا به مشهد شي ( بروي =بشويد) يپاي تخت حضرت شي اگر حضرت توره خواه (خواهد) تو جاروکش حضرت شي(شوي) لالالالا گل زيره توره خواب خوشي گيره
لالا لالا يي گلم رفته به ملايي گلم رفته که ملا شه( مکتب داربشود) دل مادرتسلي شه
لاللالالا گل زيره چره خوابت نميگيره لالا لالاي لايي چغوک بچه ي صحرايي
لالالا لا کلونک شي ازاو کوچه روانک شي تو قرآن در بغل گيري توهم ملاي مکتب شي لاللالالاگل زيره .....
لالالالا به کاهي شي بپاي قبر بي بي شي اگر بي بي (بي بي زينب خاتون خواهرامام رضا) توره خواهه
تو جارو کش بي بي شي لالالالالا گل زيره چره خوابت نمي گيره
بخواب اي گل بخواب اي گل ! بخواب اي خرمن سنبل بخواب اي گل که خو (خواب)داري تو مبل شير گو (گاو) داري لالاللالا گل زيره توره خواب خوش گيره
لالالالا عسل باشي دلم خواهه پسر باشي به هر منزل که بنشيني تو جادار پدر باشي لالالالا گل زيره .......
لاللالالا گلم باشي تسلاي دلم باشي بخوابي از سرم وا شي لالالالا گل زيرا توره خواب خوشي گيره
لالالالا به گل موني (ماني) به آب زير پل ماني سحرگاهان که بر خيزي به خرمن هاي گل موني (شبيه هستي )
لالالالا گل زيره توره خواب خوش گيره لالالالا ي لالايي برو لولوي صحرايي برو لولو برو گم شو تو از طفلم چه مي خواهي ؟ لالالالا گل زيره توره خواب خوش گيره..
لالالالا گل نعناع بابات رفته شدم تنها لالالالا گل عناب شدم از گريه هات بي تاب لالالالا گل ياسم نگين سبز الماسم لالالالا گل پسته شدم از دست تو خسته لالالالا گل پنبه به قربون سرت عمه لالالالا بيا دايه بخر مخمل کنم سايه لالالالا گل زيره..... لالالالا حبيب الله از اين کوچه مرو بالا
که دشمن هاي بد داري سرت را مي برند ازراه لالالالا گل زيره توره خواب خوش گيره
گلم درخواب گلم بيدار گلم هرگز نشه بيمار اگر خواهه شوه بيمار خداوندا نگاهش دار
لالالالا گلزيره.....لالالالاي عنبر گوش مو ره بازار ببر بفروش به يک من نان و ده سير گوشت بيا بنشين بخور خاموش لالالالا گل زيره چره خوابت نمي گيره
لالالالا گل فندق بابات رفته سر صندق(صندوق) بياره يک من فندق لالالالا گل زيره ......
لالالالا گل گرجه(گورجه فرنگي) سه تا کفتر به يک بر جه يکي سوخته يکي پخته يکي ذکر خدا گفته لالالالا گل آلو نهال سيب وزردالو نهال سيب ر او (اب) برده دل بچه ر (را) خو(خواب ) برده
لالالالا گلزيره توره خواب خوش گيره لالالالا گل سوسن سرت بردار لبت بوسم لبت بوسم که بو داره که با گل گفتگو داره
لالالالا گل پونه گدا اومد در خونه (خانه ) يه نون دادم بدش اومه(آمد ) دو نون دادم خوشش اومه لالالالا گل زيره توره خواب خوش گيره
فرستنده :
محمد حسن اسايش
سه شنبه 96/2/12
-جشن دوشهزاده بي نظير است مژده که ميلاد شه ووزير است
پيک الهي خبرآورده است دختر طاها پسر آورده است
نخل رسالت ثمر آورده است آنکه زحق منجي ودست گير است
مژده که شد روز ظهور حسين عيان شد از فاطمه نور حسين
شاد ملايک زظهور حسين آنکه به شمس دين مه منير است
سوم شعبان رخ شه شد پديد بهر بشر رهبر دانا رسيد
از پي ياريش زرب مجيد رسيده آنکه بر حسين وزير است
مادراو دختر طاها بود قابله اش مريم ولعيا بود
خادمه اش هاجر وحوا بود آنکه وليعهد شه قدير است
آنکه بود خون خداي جهان آنکه بود سرور آزاد گان
آنکه بود فخرهمه شيعيان فيض رسان عالم کبير است------
چارم شعبان ز پي شاه دين عيان شده زاده ي ام البنين
ياور وغمخوار امام مبين آنکه به سبط مصطفي مشير است
ز بارگاه شيرحق شد عيان وزير بي نظير شاه جهان
پشت وپناه ويار درماندگان که ياور ومشاور ودلير است
زپشت باب علم خير البشر عيان شده طلعت شمس وقمر
دو مه جبين دونازنين برادر يکي امير و آن يکي وزير است
ماه بني هاشم وسرداردين باعث افتخار ام البنين
رشته ي با ارزش حبل المتين آنکه به حق ياور ودستگير است
پرچم دين در کف با قدرتش مات سلاطين همه از شوکتش
در ره ارشاد بشر همتش باب حوائج به شه و فقير است
قيام شان قيام برپا نمود حق طلبان را همه احيا نمود
زخون پاک اين سند امضا نمود که حق هميشه فاتح وکبير است
ايکه تو آيينه ي کبريايي خون خداوندي و حق نمايي
کن نظري بسوي (کربلايي) که سر سپرده وگدا ي پير است
صص 90-93-کتاب : ارمغان کربلا -جلد سوم -ناد علي کربلايي-مداح اهلبيت-موسسه مطبوعاتي خزر-تهران----
بشارت شيعيان !شد ماه شعبان ماه پيغمبر فزون شد بر خلايق لطف وجود خالق اکبر
زمين وآسمان وعرش اعظم نورباران شد زانوار رخ نور دو چشم ساقي کوثر
عيان گرديد در يثرب جمال عالم آرايي که جبرئيل امين شد خادمدر بار آن سرور
زلطف قادر قدرت نما از گلبن عفت دوگل گرديده ظاهر ازبراي حيدر صفدر
يکي در سوم شعبان ، يکي در چارم شعبان يکي چون شمس رخشان ويکي همچون مه انور
يکي فرمانده ي عالم ،وصي احمد خاتم يکي يار ومعين وغم خور سلطان بحر وبر
يکي از فاطمه ام الائمه ، دختر طاها يکي از حضرت ام البنين همچون دروگوهر
يکي نامش حسين ابن علي فرمانرواي دين يکي باب الحوائج ، حضرت عباس نام آور
يکي را بوسه زد ختم رسولان بر لب و دندان يکي رامرتضي دست رسايش بادو چشم تر
براي ياري درماندگان بحرطوفان زا بسوي ساحل عزت ، يکي کشتي ، يکي لنگر
دو صدر الدين، دو بدر الدين ، دو ياروياور قر آن يکي وارث بشهرعلم وآن يک پشتيبان در
دو رخ زيبا ، دو قد طوبا ، قدم بنهاد در عالم يکي فرمانده ي اعظم ،يکي سردار وسرلشکر
دو جانباز وبرادر ، اين وزير وآن دگر سلطان عيان گرديدبرياري حق ازدو نکو مادر
دو روشنگر ، دو عالي فر ، که بر آنهاخدا بخشد هزاران {کربلايي}را زرحمت در صف محشر
اثر طبع نادعلي کربلايي -شادروان کربلايي پدر سه شهيد -به نقل از شکوفه هاي انقلاب -جلد دوم -صصص۱۱۴-۱۱۵-انتشارات خزر-تهران ----اسايش---
فرستنده :
محمد حسن اسايش
شنبه 95/10/25
مژده که ميلاد شه خاتم است عيد سعيد نبي اکرم است
مزده که مسروري عالم رسيد خرمي عالم وآدم رسيد
هادي کل ُ سيد خاتم رسيد منجي عالم شه اکرم رسيد
خرم از او خاطره ي عالم است عيد سعيد نبي اکرم است----
مزده که بي پرده رخ يار شد جلوه ي محبوب پديدارشد
کعبه از او مطلع انوار شد دشت ودمن تحت الانهار شد
عالم ايجاد از او خرم است عيد سعيد نبي اکرم است----
مزده که شد نور خدا آشکار يافت تولد شه ملک وقار
احمد محمود شه تاجدار آنکه به ايجاد بود شهريار
اهل ولا خرمي عالم است عيد سعيد نبي اکرم است ---
مژده که پير فلک آمد جوان گشت منور همه کون ومکان
از رخ دلجوي شه انس وجان فخر بشر خاتم پيغمبران
آنکه از او فخر بني آدم است عيد سعيد نبي اکرم است
جاد اول ديوان آذر خراساني (حاج سيد غلامرضا آذر حقيقي-چاپ افست اسلاميه -مشهد-چاپ چهارم -1348 شمسي
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
ده مژده که ختم انبيا ظاهر شد انوار تجلي خدا ظاهر شد
فرمان محمدا رسول الهي بهرش زکريم ذوالعطا ظاهر شد
--ص28 -ارمغان کربلا -نادعلي کربلايي-انتشارات خزر-تهران-----------
-----------------------------(خورشيدسعادت)------- ---------------------
البشارت که بما صبح سعادت آمد مفخر کون ومکان باعث خلقت آمد
روشن از نور جمالش همه ي عالم شد عقل کل ختم رسل مظهر رجمت آمد
نبي مکي امي زپس پرده ي غيب از پي راهنمايي وهدايت آمد
کلبه ي بنت وهب طعنه بعالم زد وگفت که به آ غوش من آن شمس سعادت آمد
طاق کسري عجم طاقت ديدار نداشت جاري از رود سماوي ،يد عصمت آمد
لات واصنام بخاک از سر خجلت افتاد سرنگون تخت شهان زان يد قدرت آمد
دسته دسته ملکاز عالم بالا به زمين شادمان ف تلبيه گو بهرزيارت آمد
رانده ابليس شد از عالم بالا گفتا اين چه شوديست مگر روز قيامت آمد
گفت جبريل جوابش که زسر حد کمال شافع محشر وفرمانده ي امت آمد
باد ، گو مژده رساند بسليمان جهان که شه عرش مکان ،حامل رفعت آمد
يوسف مصر دگر حسن فروشي نکند چون که بيند بجهان کان ملاحت آمد
دگر از حاتم طايي نتوان گفت سخن زانکه بهر کرم و لطف وسخاوت آمد
زکمالش ،زجمالش ،زمقامش زخدا احسن الله وتبارک بشهادت آمد
حامل حکم خدا فخريه بنمايد چون خادم درگه آن شمس ولايت آمد
مدح اوزينت قرآن الهي باشد فرق او مفتخر تاج نبوت آمد
آيه آيه همه ي معني قرآن کريم شاهد خوبي اين منجي امت آمد
هم به انجيل وزبور وصحف وتوراتش مدح وتوصيف محمد زدرايت آمد
تهنيت باد به افراد مسلمان جهان نقطه ي مرکزي روز شفاعت آمد
(کربلايي) زگدايي در خانه ي او شکر لله که دلت کنج محبت آمد---
----به نقل از ارمغان کربلا(کتاب سوم) نادعلي کربلايي-انتشارات خزر -تهران-محمدحسن اسايش